وقتی نخبگان یک شهر به‌عنوان رهبران افکار عمومی یک جامعه در دام سیاست نخ‌نما شده تفرقه انگیزی گرفتار می‌شوند از مردم آن جامعه که درگیر مسائل روزمره هستند چه توقعی می‌توان داشت؟ چرا برخی حاضرند با عملکرد تفرقه‌انگیزشان سرمایه عمر و سرمایه‌های اقتصادی شهرستان را از بین ببرند و این عواید را به جیب افراد با نفوذ استان سرازیر کنند؟

به گزارش صبح ساباط، نگارنده این نوشتار در مقاله‌ای تحت عنوان «فرصت خطا نیست؛ عصر همدلی فرارسیده است!» نوشت  که فرصت‌های گذشته طی شدند و شاید فرزندانمان در آینده ما را برای کوتاهی در مسیری که پیمودیم نبخشند ازجمله: فرصت‌های آبادانی که از دست رفت، مسائل و معضلات زیست‌محیطی که به مردم شهرستان تحمیل شد و تقسیمات و مناطقی که از دست رفت.

به نظر می‌رسد نخبگان ما درس عبرتی که باید از گذشته تاریک شهرمان می‌گرفتند نگرفتند؛ سیاست نخ‌نمای شده تفرقه‌افکنی میان مردم و از آب گل‌آلود ماهی گرفتن همچنان دارد تکرار می‌شود.

یک روز احداث صنایع آلاینده، یک روز مسئولیت اجتماعی آن‌ها، یک روز تقسیمات استانی و روز دیگر جدایی بخشی از شهرستان؛ اینها سیاست‌های نخ‌نماشده انگلیسی توسط برخی از افراد با نفوذ در استان یزد است تا مردم را از موضوعات اصلی که مطالبه‌گری در زمینه آلودگی هوا و مسئولیت اجتماعی آنها دور کند.

چرخ توسعه شهرستان نیاز به روغن‌کاری با همدلی، وحدت و اتفاق‌نظر دارد و مخالف این رویه عمل‌کردن آب به آسیاب ریختن افراد با‌نفوذ در استان است؛ چرا نخبگان شهرستان که به‌عنوان رهبران افکارعمومی هستند در دام این سیاست گرفتار می‌شوند؟

آلودگی ناشی از صنایع مستقر شهرک صنعتی نیکو اشکذر با شهرک صنعتی فولاد چه فرقی می‌کند این ساده‌لوحی که فکر کنیم آلودگی این شهرک و آن شهرک در محدوده یک شهر، فقط ضررش به مردم آن منطقه می‌رسد.

حامیان محیط‌زیست شهرستان با عملکردشان و مکاتباتشان با مسئولان کشوری و استانی اثبات کردند جایی که یک کارخانه کاغذ یا پتروشیمی در شهرک صنعتی نیکو یا کارخانه‌های فولادی در شهرک فولاد آلایندگی دارند پیگیر هستند و از حقوق عامه مردم دفاع می‌کنند.

اما وقتی نخبگان ما متوجه نباشند که اضطرار یک موضوع در چه حد است جای تأسف دارد؛ شروع به کار کارخانه شیشه مضروف که آلایندگی آن برای مردم شهرستان اردکان و حتی استان محرز شده است و اگر این سرمایه‌گذاری در اینجا تکمیل شود دیگر قابل بازگشت نیست آیا بر هیچ عقل سلیمی پوشیده است؟

آیا استقرار یک کارخانه در بستر منابع آبی شهرستان و بلکه حتی استان یزد کار عاقلانه و قابل دفاع است؟

افرادی که دانسته یا ندانسته به طرح موضوعاتی که افکارعمومی مردم شهرستان را از اهداف توسعه شهرستان دور می‌کند می‌پردازند چه سودی می‌برند و چه منفعتی عایدشان می‌شود؟

به قول شاعر:

دشمن دانا بلندت می‌کند

بر زمینت می‌زند نادان دوست

در پایان از نخبگان شهرستان می‌خواهم تا در خلوتی با خود و وجدانشان به سؤالات زیر فکر کنند:

چرا نخبگان شهرستان تحمل آرا و افکار یکدیگر را ندارند و نمی‌توانند مسائل و مشکلاتشان را در درون جمع خودشان مطرح و حل کنند؟

چرا برخی حاضرند با عملکرد تفرقه‌انگیزشان سرمایه عمر و سرمایه‌های اقتصادی شهرستان را از بین ببرند و این عواید را به جیب افراد با نفوذ استان سرازیر کنند؟

چرا نباید مردم شهرستان اشکذر از مهم‌ترین حق شهروندی خود که زندگی در محیط‌زیست پاک و سالم است برخوردار باشند و این میراث را به فرزندانشان هدیه بدهند؟

چرا منافع حاصله از مسئولیت‌های اجتماعی صنایع مستقر در شهرستان اشکذر نباید در این شهرستان به طور عادلانه صرف توسعه شود و فقط آلایندگی سهم مردم شهرستان باشد و این عواید به جیب شهرستان‌های هم‌جوار سرازیر می‌شود؟

  • منبع خبر : اشکذر خبر